فهرست مطالب

تحقیقات مهندسی کشاورزی - سال پانزدهم شماره 1 (بهار 1393)

فصلنامه تحقیقات مهندسی کشاورزی
سال پانزدهم شماره 1 (بهار 1393)

  • تاریخ انتشار: 1393/03/03
  • تعداد عناوین: 7
|
  • محمدحسین سعیدی راد*، عباس مهدی نیا، سعید ظریف نشاط، صمد نظرزاده اوغاز صفحه 1
    از مهمترین مشکلات زراعت زعفران، مکانیزه نبودن برداشت است. نیاز به نیروی کار فراوان در دوره ای محدود برای برداشت زعفران باعث محدود شدن توسعه کشت این محصول استراتژیک و همچنین بالارفتن هزینه های تولید شده است. یکی از روش های نگهداری گل زعفران، خشک کردن آن است تا در فرصت مناسب بتوان کلاله از گل را جدا کرد. به منظور دستیابی به مکانیزاسیون مناسب برای جداسازی کلاله از گل های خشک شده، دو مکانیزم، یکی به کار بردن نیروهای فشاری و دیگری ایجاد ضربه برای جداسازی گل های زعفران خشک شده مورد ارزیابی قرار گرفت. در این تحقیق گل های خشک شده با استفاده از غلتک های فشاردهنده و خورشیدی های ضربه زن تحت تاثیر نیروهای فشاری و ضربه ای قرار گرفتند و تاثیر آهنگ تغذیه در سه سطح (6/2، 6 و 7/8 گرم بر ثانیه)، سرعت دورانی برای غلتک های فشاردهنده در سه سطح (80، 200 و 300 دور در دقیقه) و خورشیدی های ضربه زن در سه سطح (500، 700 و 900 دور در دقیقه) و نوع گل خشک شده در سه سطح (غنچه، نیمه باز و کاملا باز)، بر درصد وزنی کلاله های جدا شده و کلاله های شکسته به صورت طرح آماری کاملا تصادفی در قالب آزمایش فاکتوریل و در سه تکرار بررسی شد. نتایج نشان می دهد که درصد وزنی کلاله های جداشده در گل های باز و نیمه باز نسبت به گل های غنچه بالاتر است ولی میزان شکستگی کلاله ها در گل های غنچه تا 30 درصد کمتر است. با افزایش سرعت دورانی استوانه ها، درصد وزنی کلاله های شکسته افزایش می یابد. مشخص شد که ضربه زن های خورشیدی کارایی مناسب را برای جداسازی کلاله های گل های خشک شده زعفران ندارند تا آن جا که میزان کلاله های جدا شده در کلیه تیمارها کمتر از 50 درصد به دست آمده است. استفاده از غلتک فشارنده با سرعت دورانی 200 دور در دقیقه و آهنگ تغذیه 6 گرم بر ثانیه برای جداسازی کلاله از گل های خشک شده نیمه باز، مطلوب ترین شرایط را نتیجه به دست می دهد که موجب جداسازی 48/99 درصد کلاله ها می شود.
    کلیدواژگان: جداسازی، کلاله زعفران، گل زعفران، نیروی ضربه ای، نیروی فشاری
  • سید مرتضی صداقت حسینی*، محمد یونسی الموتی صفحه 11
    یکی از راه های کاهش تاثیرات منفی زیست محیطی کاربرد نهاده های شیمیایی، استفاده از فناوری کاربرد مقدار متغیر نهاده هاست. اصلی ترین قسمت مورد استفاده در این نوع کودکارها، سامانه کنترل توزیع کود است. از این رو در این تحقیق با نصب کردن حسگر موقعیت دریچه و الکتروموتور، روی موزع نوع گردنده پره ای و اتصال حسگر سرعت پیشروی و واحد کنترل الکترونیکی به آن، سامانه کنترل خروجی موزع ساخته شد. پس از نصب سامانه مذکور روی یک دستگاه کودکار ساخت شرکت تراشکده و اجرای آزمون های کارگاهی در کارگاه ماشین های کشاورزی مرکز آموزش عالی امام خمینی (ره)، رابطه بین مقدار کود خروجی و دو عامل سرعت پیشروی و درصد باز بودن دریچه موزع مذکور محاسبه شد. پس از قرار دادن تابع مذکور در حافظه الکترونیکی واحد کنترل سامانه، برای ارزیابی کردن دقت تابع فوق الذکر، اثر سرعت پیشروی (در چهار سطح 5/3، 5، 5/6 و 8 کیلومتر در ساعت) و مقدار کوددهی در 6 سطح (70، 100، 150، 250، 350 و 450 کیلوگرم در هکتار) بر درصد خطای خروجی موزع در قالب طرح فاکتوریل ارزیابی شد. نتایج نشان می دهد که اثر فاکتور مقدار کوددهی در سطح 1 درصد معنی دار است و سرعت پیشروی اثر معنی داری ندارد. خطای خروجی موزع مذکور کمتر از 2/8 درصد و به طور متوسط 21/2 درصد تعیین شد. برای ارزیابی سامانه، نقشه فرضی توصیه کودی با فواصل 20 متری در مسیر حرکت دستگاه با مقادیر متفاوت کوددهی به ترتیب 50، 100، 150، 200، 250، 200، 150، 100، 50 کیلوگرم در هکتار تهیه گردید. با شبیه-سازی حرکت دستگاه داخل کارگاه، دقت خروجی دستگاه در چهار سطح سرعت پیشروی 5/3، 5، 5/6 و 8 کیلومتر در ساعت و سه مقدار کوددهی 100، 150 و 200 کیلوگرم در هکتار و در دو مرحله تغییر صعودی و نزولی مقدار کوددهی در قالب طرح کرت های خرد شده مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که سرعت پیشروی اثر معنی دار (در سطح 5 درصد) بر دقت سامانه دارد و فاکتورهای دیگر اثر معنی دار ندارند. خطای خروجی سامانه کمتر از 51/4 درصد برآورده شده است.
    کلیدواژگان: کاربرد مقدار متغیر نهاده، کشاورزی دقیق، مدیریت موضعی، موزع نوع گردنده پره ای
  • پروین شرایعی*، سودابه عین افشار، آزاده کمالی، راضیه نیازمند صفحه 25
    زعفران، یکی از مهم ترین چاشنی های مورد مصرف در صنایع غذایی است که برای بهبود رنگ، عطر و طعم بسیاری از فراورده ها به کار می رود. معمولا، بخش قابل توجهی از ترکیبات رنگی زعفران به لحاظ فرار بودن و حساس بودن به اکسایش، طی مدت زمان نگهداری و فراوری از بین می رود. پژوهش حاضر با هدف ریزپوشانی این ترکیبات به منظور محافظت در مقابل شرایط محیطی با استفاده از خشک کن انجمادی انجام گرفت. بدین منظور، ابتدا فرآیند استخراج ترکیبات رنگی زعفران (کروسین) به صورت خالص انجام گرفت و عصاره آبی حاصل با خشک کن انجمادی خشک شد. محلول های 5، 10 و 15 درصد پلی وینیل پیرولیدون 40 و مالتودکسترین (با درجه هیدرولیز 5/16 تا 5/19) حاوی 250 میلی گرم عصاره آبی خشک شده انجمادی تهیه و با خشک کن انجمادی خشک شدند. خصوصیات ریزکپسول های حاصل نظیر راندمان ریزپوشانی ترکیبات رنگی، مقدار ترکیبات رنگی باقیمانده، چگالی توده ای، دمای انتقال شیشه ای، ریزساختار ریزکپسول ها و سرعت رهایش ترکیبات رنگی طی 45 روز نگهداری در رطوبت نسبی 75 درصد و دمای محیط (25 درجه سلسیوس) ارزیابی شدند. نتایج نشان می دهد که میزان کروسین ریزکپسول های تهیه شده با ماده دیواره پلی وینیل پیرولیدون، در مقایسه با ماده دیواره مالتودکسترین، تا حدودی بیشتر است. با افزایش غلظت مواد دیواره از 5 به 15 درصد، میزان کروسین کاهش می یابد. دمای انتقال شیشه ای تمامی نمونه های مورد آزمون از دمای محیط بیشتر و دمای انتقال شیشه ای ریزکپسول های حاوی ماده پلی وینیل پیرولیدون بیشتر از دمای انتقال شیشه ای ریزکپسول های حاوی ماده دیواره مالتودکسترین است. ریزکپسول های تهیه شده ساختاری ورقه ای و پرک مانند دارند و مقدار کروسین ریز کپسول ها طی 45 روز نگهداری کاهش می یابد اما ماده دیواره پلی وینیل پیرولیدون با غلظت 10 درصد، به میزان زیادی باعث حفاظت ترکیبات رنگی طی مدت نگهداری می شود.
    کلیدواژگان: پلی وینیل پیرولیدون، خشک کن انجمادی، رطوبت نسبی، ریزپوشانی، زعفران، مالتودکسترین
  • منصوره سلیمانی فرد*، مهران اعلمی، فرامرز خداییان چگنی، گودرز نجفیان، علیرضا صادقی ماهونک، مرتضی خمیری صفحه 39
    کفیران یکی از متابولیت های خارجی میکروبی است که بر اثر باکتری ها و قارچ های موجود در دانک کفیر، طی رشد تولید می شود. در این تحقیق، تاثیر افزودن 3 درصد کفیران و زانتان بر ویژگی های اکستنسوگرافی خمیر و انبارمانی نان حجیم بررسی شد. دانک های کفیر و استخراج کفیران به ترتیب توسط اینکوباتور مجهز به همزن و سانتریفوژ یخچال دار کشت شد. ویژگی های فیزیکوشیمیایی گندم های سرداری و پارسی و آرد آنها، با دستگاه اینفراماتیک، خواص رئولوژیکی خمیر با اکستنسوگراف و انبارمانی نان ها، با نگهداری در اینکوباتور ارزیابی شد. نتایج ویژگی های فیزیکوشیمیایی گندم ها و آرد آنها نشان می دهد که گندم سرداری، وزن هزار دانه، عدد فالینگ، اندیس زلنی، پروتئین، جذب آب و سختی کمتر و در مقابل، گلوتن و وزن هکتولیتر بالایی، نسبت به گندم پارسی دارد. نتایج اکستنسوگرافی نشان می دهد که افزودن زانتان به میزان3 درصد، منجر به کاهش معنی دار (05/0>p) در کشش پذیری و افزایش قابل توجه در مقاومت به کشش و انرژی خمیر گندم ها می شود. افزودن 3 درصد کفیران به خمیر سرداری، در مقایسه با خمیر پارسی، افزایش معنی داری (05/0>p) در مقاومت به کشش و انرژی (زمان های 45 و 90 دقیقه) و کاهش معنی داری (05/0>p) در کشش پذیری هر دو نوع خمیر را به دنبال دارد. بر اساس آزمون بیاتی، در 3 زمان، 24، 48 و 72 ساعت، مشخص شد با افزودن 3 درصد کفیران به خمیر هر دو نوع گندم، بیاتی مغز نان ها به طور معنی داری (05/0p<) کاهش می یابد، در حالی که تیمار 3 درصد زانتان، نسبت به نمونه شاهد، سفتی بیشتر و روند بیاتی تندتری دارد. افزودن 3 درصد کفیران و زانتان به گندم پارسی، عمر انبارمانی نان ها را به ترتیب به 13 و 11 روز افزایش می دهد، در حالی که در گندم سرداری، عمر انبارمانی نان ها به ترتیب، 12 و 10 روز افزایش می یابد.
    کلیدواژگان: اکستنسوگرافی خمیر، بیاتی و انبارمانی نان حجیم، دانک کفیر، کفیران و زانتان، گندم های سرداری و پارسی
  • فرهاد مختاری، مرتضی خان احمدی، بیژن عسکری*، لاله مشرف، امیرحسین الهامی راد صفحه 55
    گاما اوریزانول یکی از آنتی اکسیدان های قوی است که مانع اکسیداسیون روغن می شود. این ماده در سبوس برنج وجود دارد. گاما اوریزانول سطح کلسترول خون را پایین آورده و منجر به کاهش احتمال خطر بیماری تصلب شرایین می شود. در این تحقیق عصاره آنتی اکسیدانی سبوس دو گونه برنج ایرانی، به نام زاینده رود و سازندگی با حلال متانول با روش پرکولاسیون استخراج و به روغن فاقد آنتی اکسیدان در غلظت 100 و 150 پی پی ام اضافه شد و در شرایط گرم خانه 63 درجه سلسیوس و در چهار فاصله زمانی 0، 24، 48 و 72 ساعت، تغییرات شیمیایی و پایداری حرارتی آنها با آزمون های رنسیمت، عدد اسیدی، عدد پراکسید و درصد مهار رادیکال با 3 تکرار بررسی شد. تجزیه و تحلیل آماری بر پایه طرح کاملا تصادفی و مقایسه میانگین ها با آزمون دانکن در سطح احتمال 01/0، با استفاده از نرم افزار 16SPSS نشان می دهد که تاثیر عصاره سبوس برنج گونه سازندگی بر پایداری اکسیداسیون روغن سویا طی 72 ساعت بیشتر از تاثیر BHT است و اختلاف معنی داری با سایر عصاره ها دارد (p<0.01).
    کلیدواژگان: آنتی اکسیدان، رنسیمت، سبوس برنج، عدد اسیدی، عدد پراکسید، گاما اوریزانول
  • زهره کرمی*، قاسم یوسفی، زهرا امام جمعه صفحه 67
    در این پژوهش، اثر خشک کردن اسمزی با کاربرد اولتراسوند و دوره تکمیلی خشک کردن با مایکروویو روی خصوصیات کیفی (آنتوسیانین های پلیمری شده، آنتوسیانین های وارد شده به محیط اسمزی و بافت) گیلاس سیاه خشک شده بررسی شد. برای خشک کردن، از محلول اسمزی (آب، ساکارز) استفاده شد و به منظور رسیدن به یک فرآیند اسمز بهینه، غلظت قند در سه سطح 40، 50 و 60 درصد و دما در سه سطح 60، 50 و 40 درجه سلسیوس آزمایش شد. فرآیند اولتراسوند نیز در دو فرکانس 65 و 130 کیلوهرتز مورد بررسی قرار گرفت. نمونه های گیلاس سیاه به منظور افزایش نفوذپذیری پوست، به مدت دو دقیقه در سود 5/0 مولار، غوطه ور شدند. برای خشک کردن تکمیلی نیز از مایکروویو با توان های 100، 200 و 300 وات استفاده شد. به منظور تعیین نقاط بهینه فرایند خشک کردن ترکیبی اولتراسوند- اسمزی- مایکروویو از روش سطح پاسخ استفاده شد. آزمایش ها بر اساس طرح کامپوزیت مرکزی اجرا شدند. نتایج بررسی ها نشان می دهد که شرایط خشک کردن اثر معنی داری بر میزان آنتوسیانین پلیمری، آنتوسیانین هدر رفته و بافت گیلاس های سیاه خشک شده دارد (05/0p<). شرایط بهینه برای به حداقل رساندن مقدار آنتوسیانین ورودی به محیط اسمزی در فرکانس 7/40 کیلوهرتز، دمای 40 درجه سلسیوس و غلظت 40 درصد می دهد و شرایط بهینه برای حداقل آنتوسیانین پلیمری در غلظت 60 درصد، دمای 44/44 درجه سلسیوس، توان 300 وات و بدون فرکانس به دست آمد.
    کلیدواژگان: آنتوسیانین، اسمز، اولتراسوند، بافت، گیلاس سیاه، مایکروویو
  • حمیدرضا سالمی* صفحه 83
    کنترل ناصحیح و بی دقتی در تنظیم و توزیع جریان در شبکه های مدرن تاکنون موجب پایین آمدن راندمان توزیع و به دنبال آن بروز مشکلاتی در بهره برداری اقتصادی از شبکه های آبیاری شده است. نظر به اهمیت موضوع ارزیابی سامانه های کنترل جریان، در این مطالعه دو سامانه کنترل از نوع نیرپیک (شبکه آبیاری زاینده رود اصفهان) و طراحی دفتر عمران اراضی ایالات متحده (شبکه آبیاری درودزن فارس) بررسی و سازه های مناسب از لحاظ هیدرولیکی توصیه شده است. ضمن بازدیدهای مکرر از این دو شبکه، با استفاده از آلبوم ها و پلان نقشه های طراحی، تعدادی از ساختمان های تنظیم سطح آب و سازه های تنظیم جریان به عنوان سازه های نمونه انتخاب گردیدند. بده واقعی، یعنی همان بده تحویلی به مزارع، با بده اسمی مقایسه شد. افت انرژی در ساختمان های کنترل جریان (دریچه های مدول نیرپیک از نوع C2، L2، XX2، دریچه های C.H.O، دریچه های آمیل، آویو، کشویی و سرریزهای نوک اردکی) برای محدوده ای مشخص از بده کانال ها اندازه گیری و با افت انرژی مجاز که با استفاده از روابط تئوری افت انرژی بده به دست آمده، مقایسه شد. در این مطالعه، از مشخصه های کی دو و خطای نسبی به منظور تجزیه و تحلیل استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که تفاوت مقادیر بده اسمی و مقادیر بده واقعی در شبکه درودزن در سطح احتمال 5 درصد (05/0P) معنی دار است. این تفاوت در شبکه زاینده رود معنی دار نیست. با توجه به معنی دار نبودن تفاوت مقادیر بده اسمی و بده واقعی و مقادیر کمتر خطای نسبی در شبکه زاینده رود، دریچه های مدول نیرپیک به عنوان برترین سازه تنظیم جریان معرفی شدند. همچنین، دریچه آمیل و سرریزهای نوک اردکی به لحاظ داشتن حداقل درصد خطای نسبی و معنی دار نشدن تفاوت افت انرژی مجاز و افت انرژی اندازه گیری شده، به عنوان برترین تنظیم کننده های سطح آب پیشنهاد شدند.
    کلیدواژگان: سازه های تنظیم کننده جریان، شبکه آبیاری، عملکرد هیدرولیکی
|
  • M. H. Saeidirad*, A. Mahdinia Page 1
    The separation of saffron stigmas from fresh flowers is the most important and the most difficult stage of saffron harvesting. Saffron production costs are high because this harvesting stage is done by hand and is very time-consuming. One way of preserving the saffron flower is to dry it. The separating of the stigma from dried saffron flowers can then be done at an appropriate time. This study investigated the separation of the stigmas from dried flowers. The compaction and impaction forces of the loading mechanisms were evaluated. The dried flowers were loaded using pressure rollers and finger drums to test compaction and impaction forces, respectively. The effect of feed rate (2.6, 6, 8.7 g/s), roller drum speed (80, 200, 300 RPM), finger drum speed (500, 700, 900 RPM) and stage of flower development (buds, partially-opened, fully-opened) were investigated on the percentage (wt) of stigmas separated and the percentage (wt) of broken stigmas. The results showed that the percentage of separated stigma in the fully-opened and partiallyopened flowers was higher than in flower buds. The percentage of broken stigmas in the buds was 30% lower than for fully-opened flowers. The percentage of broken stigmas increased as the roller speed increased. The results suggested that the performance of finger drums was not satisfactory and that the percentage of separated stigmas was 50. A pressure roller speed of 200 rpm and a feed rate of 6 g/s were the most favorable conditions for separation of stigmas from partially-opened flowers (99.48%).
    Keywords: Compaction, Impaction, Saffron flower, Saffron stigma, Separation
  • M. Sedaghat, Hosseini*, M. Younesi, Alamooti Page 11
    Variable rate technology is a way to reduce the environmental effects of agricultural chemicals, including fertilizer. The present study developed and evaluated the accuracy of a control system for a fluted wheel-type metering device for a fertilizer applicator. The relationship between fertilizer flow rate, traveling speed, and the opening of the metering device gate was calculated. The equation was saved in the memory of an electronic control unit. A factorial experiment was used to evaluate the effects of traveling speed (3.5, 5, 6.5 and 8 km/h-1) and fertilizing rate (70, 100, 150, 250, 350 and 450 kg/ha-1) on the accuracy of fertilizing as the percentage of deviation between the actual and target rates. The results showed that the rate of fertilizing had a significant effect of less than 1% on the accuracy of the metering device output, but no significant effect was found for traveling speed. A maximum error of 8.2% was recorded for metering device output with a mean error of 2.21%. To evaluate system performance, it was simulated in a workshop. A fertilizer prescription map for a 180 m path with 20 m interval zones having successive fertilizing rates of 50, 100, 150, 200, 250, 200, 150, 100 and 50 kg/ha-1 was loaded into the electronic control unit. A factorial experiment with a split plot design was used to evaluate the effects of traveling speed (3.5, 5, 6.5, 8 km/h-1) and fertilizing rate (100, 150, 200 kg/ha-1) on the accuracy of the fertilizing rate as the percentage of deviation between the actual and target rates. The results showed that traveling speed had a slightly significant effect on the accuracy of output (less than 5%). The rate of error of the system was less than 4.51% and was acceptable.
    Keywords: Fluted wheel metering device, Precision farming, Site specific crop management, Variable rate application
  • P. Sharayei*, S. Eynafshar, A. Kamali, R. Nyazmand Page 25
    Saffron is an important spice values for its color, aroma and flavor in the food industry. A significant proportion of saffron compound is lost during processing and storage because of its volatility and sensitivity to oxidation. Thepresent research microencapsulated saffron color compounds (crocin) by freeze drying. The freeze-dried aqueous saffron effective compound extract was first prepared and then solutions of 5%, 10% and 15% polyvinylpyrrolidone (PVP40) and maltodextrin (MDX, dextrose equivalent: 16.5- 19.5) containing 250 mg of the freeze-dried aqueous saffron extract were prepared. The solutions were dried in a freeze dryer. The characteristics of the microcapsules (yield of microencapsulation, color remaining, bulk density, glass transition, microstructure, release speed of color compound) were evaluated at 75% humidity at room temperature (25°C) after 45 d of storage. The results showed that the crocin content of microcapsules prepared with PVP40 were higher than for those prepared with MDX. The color of the saffron compounds decreased as the wall concentrations increased from 5% to 15%. The glass transition for all samples was greater than ambient temperature. The glass transition of PVP40 was greater than that of MDX. The structure of the microcapsules was laminated and flaked. After 45 d of storage, the crocin content decreased, but the microcapsules with PVP40 had 10% higher preserved color than the other samples.
    Keywords: Freeze dryer, Maltodextrin, Microencapsulation, Polyvinylpyrrolidone, Relative humidity, Saffron
  • M. Soleimanifard*, M. Alami, F. Khodaiyan, Chegeni, G. Najafian, A. R. Sadeghi, Mahoonak, M. Khomeiri Page 39
    Kefiran is an exogenous microbial metabolite produced mainly by bacteria and fungi during growth. The present study investigated the effects of the addition of 3% kefiran and 3 xanthan on the extensographic characteristics of wheat dough and the shelf life of raised bread. Kefir grain was cultivated in a shaking incubator and kefiran extraction was carried using a centrifugalrefrigerator. The physicochemical properties of Sardari and Parsi wheat and their respective flours were analyzed using an Inframatic analyzer. The rheological properties of the wheat dough were measured using an extensograph and the shelf life was recorded from samples preserved in an Incobatore. Sardari wheat recorded lower values for 1000-seed weight, falling number,Zeleny index, protein, water absorption and rigidity, but higher gluten and hectoliter weights than for Parsi wheat. The addition of 3% xanthan significantly decreased (p < 0.05) wheat dough extensibility and significantly increased resistance-to-extension and energy. The addition of 3% kefiran to Sardari dough significantly increased (p < 0.05) resistance-to-extension (each period) and energy (in periods of 45 and 90 min) over the Parsi wheat and significantly decreased (p < 0.05) extensibility in both wheat doughs. The results of staling tests done at 24, 48 and 72 h showed that the addition of 3% kefiran and 3% xanthan significantly decreased crumb staling (p < 0.05). The addition of 3% xanthan decreased staling and increased hardness over the control samples. The addition of 3% kefiran and 3% xanthan extended the shelf life of Parsi wheat bread by 13 and 11 d, respectively, and the shelf life of Sardari wheat bread by 12 and 10 d, respectively.
    Keywords: Dough extensography, Kefir grains, Kefiran, Parsi, Sardari wheat, Shelf life of raised bread, Xanthan
  • F. Mokhtari, M. Khanahmadi, B. Askari*, L. Mosharef, A. H.Elhamirad Page 55
    g-oryzanol is one of the strongest antioxidants. It inhibits oxidation and is only present in rice bran. This composition decrease cholesterol, which decreases the risk of atherosclerosis. Ther prestn study extracted antioxidant from two varieties of rice bran (Zayandeh Rood and Sazandegi) using methanol solvent and percolation. The extracts were added to edible oil without antioxidants in 100 and 150 ppm concentrations and incubated at 63°C at intervals of 0, 24, 48 and 72 h. Chemical changes and thermal stability of the samples were examined using a Rancimat, and the acid and peroxide contents and radical scavenging percentage were recorded. Statistical analysis was done using a completely randomized design and Duncan's test at α = 0.01 using SPSS 16 software. All tests were replicated 3 times. The results showed that the effect of rice bran extract was greater for the Sazandegi variety for stable oxidation by oven aging of soybean edible oil for 72 h than for the addition of BHT and was significantly different from other extracts (p < 0.01).
    Keywords: Acid index, Antioxidant, Peroxide index, Rancidity, Rice bran
  • Z. Karami*, Gh. Yousofi, Z. Emam, Djomeh Page 67
    The effect of microwave-assisted finish drying following osmotic dehydration with the application of ultrasound was investigated. Qualitative characteristics of dried black cherries (polymeric anthocyanin, loss of anthocyanin into osmotic solution, texture) were determined. Osmotic dehydration was done in osmotic solution (sucrose-water) with concentrations of 40%, 50%, and 60% sucrose. Osmotic dehydration was determined at 40, 50 and 60 °C. The influence of ultrasonic frequency at 65 and 130 KHz was also studied. To increase the permeability of skin of the black cherries, they were dipped in NaOH (0.5 mol) for 2 min. Microwave drying was done at 100 W, 200 W and 300 W to complete the drying process. Response surface methodology was used to optimize the osmotic-ultrasound-microwave drying conditions of the black cherry to achieve minimum loss of anthocyanin into the osmotic solution and polymeric anthocyanin. Experiments used a central composite rotatable design. The results showed that drying condition had a significant effect on anthocyanin loss, polymeric anthocyanin, and texture after dehydration. The optimal conditions for minimum anthocyanin loss were a temperature of 40°C, 40% concentration and ultrasonic frequency of 40.7 kHz. The optimal conditions for minimum polymeric anthocyanin were a temperature of 44.44°C, 60% concentration, 300 W of power and no ultrasonic frequency.
    Keywords: Anthocyanin, Black cherries, Microwave, Texture, Ultrasound, osmotic
  • H. R. Salemi* Page 83
    Administrative regulations for water flow decrease distribution efficiency and effect the economical operation of irrigation networks. Complications in distribution systems and the decrease in availability of water require study of the hydraulic performance of existing flow control structures. Control systems designed by Neyrpic (Zayandeh Rud network) and USBR (Doroodzan network) were investigated and suitable hydraulic structures were considered. The Neyrpic modules and CHO gates were used as intakes. Amil and Avio gates, static weir and sliding gate were chosen as water level regulator structures. The delivered flow rate and energy loss were analyzed for these systems and the nominal and actual flow rates to farmers were compared. Energy loss in the flow control structures (XX2, L2, C2, C.H.O, Amil, Avio, static weir and sliding gates) were measured at different flow rates and compared with allowable loss values calculated using energy lossflow rate relationships. This analysis combined with the relative error(er) and x2 allowed assessment of the most accurate and suitable system for delivering water from off-takes and water level regulators. A significant difference (p £ 0.05) was found for the flow rate in Doroodzan network, but not in the Zayandeh Rud network. Considering these results and the low error values for Zayandeh Rud network, the XX2, L2, C2 gates are recommended for discharge regulation. Amil gates and duckbill weirs are also recommended because of the minimum error and insignificant head loss in these structures.
    Keywords: Flow control structures, Hydraulic performance, Irrigation network